Creditors have better memories than debtors.
قرض دهنده حافظه بهتري از مقروض دارد.
« بيائيد باهم به بوستان مفرح سعدي سري بزنيم و از رايحه خوش گلهايش مشعوف شويم. »
بوستان سعدي – 23
باب اول
حكايت ( قسمت 5 )
ادامه از قبل
بَرَد بر دل از جور غم بارها
كه نا آزموده كند كار ها
چو قاضي بفكرت نويسد سجل
نگردد ز دستار بندان خجل
نظر كن چو سوفار* داري بشست
نه آنگه كه پرتاب كردي ز دست
چو يوسف كسي در صلاح و تميز
بيك سال بايد كه گردد عزيز
بايام تا بر نيايد بسي
نشايد رسيدن بغور كسي
*- سوراخ سوزن ، بن تير
معنــــــي :
زيرا آنكه امور را بي تجربه قطع و فصل دهد و بي آزمايش بآن اقدام كند از كرده پشيمان گردد و بارهاي سنگين اندوه و غم بر خاطر وي نشيند و دلش از ثقل و سنگيني آن آزرده گردد و بجان آيد ولي آنگاه كه حاكم شرع از سر انديشه و رؤيت سجلي بنگارد (و حكمي بنويسد و امضا كند ) از ارباب عمائم و قاضيان شرمسار نگردد چه درين حال انگشت اعتراض بر فتواي او نتواند نهاد بدانگاه كه بن تير را در شست داري بايد درست بنگري كه آماج و هدف تو كدامست چه هنگامي كه خدنگ از دست رفت كار از كار گذشته است و تدارك مافات نتوان كرد پيش از هر امر تا موقعي كه كردن و ناكردن آن بدست تست نيك بينديش و از آن كه صواب و خطاي هر عمل را چنانكه بايد دانستي بدان روي آور يا از آن بپرهيز. اگر هم كسي در نيكوكاري و نيروي خرد و شناختن خوب از بد بمنزلت يوسف صديق باشد باز بايد ظاهراً درين مقام سي چهل سال بگذرد تا عزيز مصر و فرمانروا شود. تا روزهاي بسيار و روزگاران متمادي نگذرد نميتوان بگوهر سرشت و كنه ذات و باطن و چگونگي صفات كسي پي برد و وقوف يافت .
ادامه دارد