ادامه از قبل
دفع مهاجمين نامرئي ( 3 )
پاد زهر ها عواملي هستند كه ميتوان بوسيله واكسيناسيون آنها از ابتلاي بيماري جلوگيري بعمل آورد . واكسن ماده ايستكه بدن را از قبل آگاه ميسازد كه در مقابل بيماري كه به آن مبتلا نشده ايد پاد زهر لازم را بسازد .
تعداد كمي از انواع بخصوص ميكربها آموخته اند كه چگونه از مقابله با پادزهر هاي بدن حذر كنند . ويروس انفلوانزا بهترين نمونه آن است . در هر سال حد اقل معمولاً يك نوع ويروس انفلوانزا بوجود ميآيد كه پادزهر انفلوانزاي معمولي در آن مؤثر نيست . وقتي چنين اتفاقي ميافتد اين بيماري سرتاسر جهان را فرا ميگيرد مثلاً انفلوانزاي « آسيائي » در عرض چند سال تقريباً همه باين بيماري مبتلا ميشوند و پاد زهر لازم را در مقابله با آن ميسازند . بعداً نوع جديدي از اين ويروس بوجود ميآيد كه قبلاً شبيه آن وجود نداشته است و پادزهر جديدي براي مقابله با آن لازم است . هر نوع ويروس انفلوانزا پادزهر جداگانه اي لازم دارد .
بيشتر پادزهر هائيكه در خون جاري است در قسمتي از پلاسماي خون وجود دارد و آنرا گاما گلوبولين مينامند . اين ماده را كه پر از پادزهر هاي مختلف است ميتوان از پلاسماي خون استخرارج كرد و آنرا بمدت قابل ملاحظه اي نگهداري كرد . تزريق كمي از گاما گلوبولين موجب خواهد شد كه مصونيت موقت در مقابل سرخك و عفونتهاي ورم كيدي ايجاد گردد، پادزهريكه بوسيله تزريق وارد بدن ميگردد درست مانند پادزهري عمل ميكند كه خود بدن توليد كرده باشد.
نوزادان نيز با پادزهر هائيكه از مادر عاريت گرفته اند سلامت ميمانند. دستگاههاي توليد كنند پادزهر هاي آنان در هفته هاي اول تولد خوب كار نميكنند و يا اصلاً كار نميكنند. ولي پادزهر هائيكه از مادر دريافت كرده اند تا وقتيكه دستگاه پادزهر سازي آنان كاملاً بكار افتد كودك را در مقابل امراض مصون ميگرداند . نوزادان از طريق شير مادر مخصوصاً شيريكه در چند روز اول بعد از زايمان ترشح ميشود پاد زهر هاي محافظ را دريافت ميكنند.
بعضي از ميكربها به اولين سلولهائيكه برخورد ميكنند حمله مينمايند ، نوعي ديگر از ميكربها هستند كه ماده سمي بنام توكسين[1] از خود ترشح ميكنند و از طريق جريان خون آنرا به تمام بدن منتشر ميكنند . ديفتري و باكتري هاي تتانوس[2] نمونه اي از توليد كنندگان توكسين هستند . هنگاميكه بدن مورد تهاجم توكسين ها قرار گيرد شروع بساختن انتي توكسين مينمايد – بعبارت ديگر پادزهر براي آن ايجاد ميكند . درست همانطور كه ميتوان در مقابل امراض ويروسي بوسيله واكسن ويروس تغيير ماهيت يافته مصونيت پيدا كرد همينظور هم در مقابل توكسين ديفتري و تتانوس توسط تزريق توكسين هاي تغيير ماهيت يافته كه بنام تاكسويد[3] ناميده ميشود ميتوان مصونيت حاصل نمود.
هنگاميكه بدن از حد اقل مايحتاج برخوردار باشد وقيتكه جراحتي وارد برداشته ميشود بدن ارجحيت را به جراحت وارده ميدهد. حتي افراديكه در بازداشتگاههاي نازي در موقع جنگ از فرط گرسنگي در حال مرگ بودند نيروي التيام زخمهاي وارده را از دست نميدادند . هرچه ماده اي براي عمليات التيام زخم لازم است با پاره كردن بافتها در جاي ديگر بدن كمبود آنرا تأمين ميكند . بدين طريق ماهيچه از هم پاشيده شده تبديل به اسيد آمينه ميگردد كه اين اسيد آمينه موجب ميگردد كه بافت جديدي در محل زخم ايجاد شود . بهمين علت استكه افراديكه بسختي مورد صدمه واقع شده اند بكلي تحليل ميروند.
زخم بتدريج با گوشت نو پر ميشود – اين گوشت نو اسفنجي بوده بعداً با بافتهاي سخت روي زخم را ميپوشاند .
ساختار و طرز تشكيل بافتهاي جديد يكي از عجايب خلقت است . در اثر فرمان اسرار آميزي سلولهاي فيبري خودشان را به شكل هندسي مانند بلور هاي شيميائي مرتب ميكنند. از آنجائيكه اي بافتهاي پيچيده نياز به خون قابل ملاحظه اي دارند ، يك شبكه لوله كشي از رگهاي موئين بايد در آن تعبيه شود . پژوهشگران اين فرايند را ميتوانند وقتيكه گوش خرگوشسي مجروح شده است ملاحظه كنند. رگهاي خون بسيار كوچك بقدري ظريف هستند كه با لمس كردن پاره ميشوند، شروع به پيشروي بسوي قسمت آسيب ديده ميكنند. انتهاي آنها بسته ميماند تا خونريزي نشود. در راه پيشروي خود وقيتكه به مويرگ ديگري برخورد كردند بطور معجره آسائي انتهاي آن تحليل ميرود و دو رگ بهم متصل ميگردند . و اساس گردش خون جديد را تشكيل ميدهند. با فرايندي باز هم پيچيده تر دنباله اعصاب راه خود را به بافت جديد باز ميكنند.
تمام اين عمليات در زير پوست زخم انجام ميپذيرد . در عين حال درست در زير پوست زخم پوست جديد تشكيل ميشود. در اطراف حاشيه زخم سلولهاي پوست نقش مهم خود را ايفا ميكنند . اين سلولها شروع به طويل شدن مينمايند – راه خود را بسوي مركز برهنه باز مكنند ، درست مثل پوستي كه روي قسمت خراشيده شده درخت ايجاد ميشود. . اولين پوستي كه بايد زخم را بپوشاند بسيار نازك و ظريف است . سرانجام كامل شده و با مردن سلولهاي فوقاني تر سخت و محكم ميشود و پوشش زخم را تشكيل ميدهد.
بعد از يك هفته و اندي ،بعد از جراحت وارده، بنظر ميرسد كه قسمت آسيب ديده التيام يافته باشد . در حقيقت در اين هنگام شگفت آور ترين مراحل در مورد فرايند التيام زخم بوقوع ميپيوندد.
ماهها بعد از آسيب وارده ، رشته هاي نازك ماهيچه در اطراف زخم رشد مينمايند ، آخرالامر بيكديگر ملحق ميشوند . بافت چربي به بافت چربي و بافتهاي پيوندي به بافتهاي پيوندي متصل ميگردند . بعد از مدتها شايد يك سال پوست روي زخم بوسيله بافتهاي فعال كنده شده و از بين ميروند در اين موقع است كه باز سازي و ترميم تكميل ميشود .
آيا بشر ميتوانست بدون « دفاع دروني بدن » كه بطرز معجزه آسائي هم آهنگ ميباشد زنده بماند ؟ بديهي است كه هرگز اين امر ممكن نبود.
ادامه دارد
[1] - Toxin
[2] - Tetanus
[3] - Toxoid