ادامه از قبل
دفع مهاجمين نامرئي ( 2 )
مشاهده عمل بلع ميكربها توسط لوكوسيت ها در زير ميكروسكب منظره بديعي دارد . لكوسيت ها در ابتداي امر خود را بطرف ميكرب سر ميدهند و پوششي سخت اطراف آن ايجاد ميكنند ، بعد بدن ژله مانند خود را در اطراف ميكرب ميكشانند . سپس حفره اي در پرده پوست مانند آن ايجاد و آنرا كاملاً احاطه ميكنند يعني در حقيقت آنرا بلع ميكنند . بعد بسراغ ميكرب ديگر ميروند و همين فرآيند را تكرار ميكنند .
عوامل ديگري كه در تورم مؤثر مباشند به كار لكوسيت ها كمك ميكنند . در پلاسماي خون يك نوع ماده شيميائي وجود دارد كه فيبرينوژن ناميده ميشود . اين فيبرينوژن فوراً به شبكه اي از رشته هاي باريك سخت شده تبديل ميشوند و با مواد ديگر پلاسما و لكوسيت ها حصاري را در ميدان جنگ تشكيل ميدهند و طوري ميكربها را در تله مياندازند كه عفونت نميتواند از آن محدوده تجاوز نمايد . تاول و آبسه نمونه بارزي از اين فرايند حصار كشي براي محافظت نقاط ديگر بدن از تهاجم ميكرب هاي است.
با وجود اينكه ميكرب ها بدين طريق محاصره ميگردند منابع موجود در كل بدن براي مبارزه با آنها مجهز ميگردند. قسمتي از مواد شيميائي كه در موقع جنگ با ميكربها توليد شده از راه خون به قسمتهاي ديگر بدن كه لكوسيت ها براي موارد ضروري ذخيره شده اند رفته و اعلام خطر ميكنند. در عرض چند دقيقه ميليونها لكوسيت در جريان خون وارد ميشوند . در نتيجه به تمام بافتهاي بدن ميرسند . در حاليكه اين عمل در حال انجام شدن است مغز استخوان نيز در حال آماده باش ميباشد و توليد لكوسيت هاي جديد را بسرعت شروع مينمايد تا ذخاير تازه اي از لكوسيت بوجود آيد .
بعضي از ميكربها داراي پوشش تدافعي هستند كه نميگذارند لكوسيت ها به آنها نزديك شوند و بعضي ها هم نيروي كافي براي كشتن لكوسيت ها دارند. لكوسيت ها حتي هنگام مرگ هم از خود مواد شيميائي براي از بين بردن ميكرب ترشح مينمايند.
اگر لكوسيت ها نتوانند عمل از بين بردن ميكرب را انجام دهند ، به سلولهاي بزرگتري بنام ماكروفاژ ملحق ميشوند . اينها نه تنها ميتوانند ميكربها را ببلعند بلكه لكوسيتهائي را هم كه در اطراف آن ميكرب جمع شده اند مبلعند .
معمولاً وقتيكه لكوسيتي و يا ماكروفاژي ميكربي را احاطه ميكنند مرگ ميكرب فرا ميرسد ولي نه هميشه . بعضي از ميكربها ميتوانند مدت زيادي را در داخل سلولي كه آنها را فراگرفته است زنده بمانند. در حقيقت گاهي سلولي ميتواند طول عمر ميكرب را بعلت محافظت كردن آن از مواد ضد ميكربي كه در خون وجود دارد زياد تر كند . البته اين امر در مورد داروئي كه پزشك براي مبارزه با عفونت تجويز كرده است نيز صادق است . بدن راهي لازم دارد كه بعد از كشته شدن ميكربها آنها را باضافه مواد زائد ديگر را دفع نمايد .براي اين منظور بافتهاي بدن مواد زائد را بوسيله شبكه كانالهائي كه بنام سيستم لنفاوي ناميده ميشود دفع ميكند . لكوسيتها ، ماكروفاژ ها و ذرات مهاجم وارد اين شبكه شده و بوسيله مابع لنفاوي غدد لنفاوي منطقه اي كه در مناطق استراتژيكي بدن قرار دارند منتقل ميگردند . هر غده لنفاوي چون يك فيلتر عمل ميكند و ميكربها و ذرات ديگر را در خود نگهداري ميكند. مابع لنفاوي از غده اي به غده ديگر منتقل ميشود تا اينكه وارد جريان خون گردد. در اين موقع است كه ممولاً همه ميكربها از مايع لنفاوي جدا شده اند .
حتي اگر تعدادي ميكرب توانستند وارد جريان خون گردند خط دفاعي ديگري آماده مقابله با آنها ميباشد . مغز استخوان ، كبد ، طحال و تعدادي از اعضاي كوچكتر مجهز به تعداد بسيار زيادي ماكروفاژ براي مقابله با ذرات مهاجم در خون ميباشند ، درست مانند غدد لنفاوي كه مايع لنفاوي را نصفيه ميكنند.
چگونه لكوسيتها و ماكروفاژ ها ميتوانند ميكربهاي مهاجم يا درات ديگر را از سلولها يا ملكولهاي بدن تشخيص دهند ؟ بدن داراي يك نوع دستگاه تشخيص هويت است كه ذرات مهاجم را برچسب ميزند . اين برچسبهاي كه خود را به ذرات مهاجم ميچسبانند بنام پادزهر ناميده ميشوند. لكوسيتها و ماكرفاژ ها گاهي تمام ذراتي را كه با آن روبرو ميشوند ميبلعند ولي به آنهائي كه داراي برچسبي ميباشند كه بوسيله پاد زهر ها به آنها برچسب مهاجم چسبانده شده است بيشتر علاقه دارند و كوشش در بلع آنها ميكنند.
بيشتر موارد بهبودي عفونت ها عمدتاً بعلت وجود پادزهر هاي موجود در بدن ميباشد . اگر هرگز سرخك نگرفته باشيد ، بدن شما فاقد پادزهري خواهد بود كه بتواند برچسب مربوط را به ميكرب استروپتوكوك كه موجب بيماري ميگردد بزند . ولي اگر استروپتوكوك ها موقعيت مناسبي يافتند بسرعت شروع به تكثير ميكنند ، در اينموقع كارخانه پادزهر سازي بدن شروع به فعاليت ميكند . شايد براي چند روز ميكرب به رشد و تكثير خود ادامه دهد و بيماري شما شدت مييابد ولي در پايان اين مدت توليد پادزهر بمنتهاي درجه خود رسيده است و بمقدار زياد در بدن منتشر ميشود . اينها به استروپتوكوك خود را ميچسبانند و بمحض اينكه اين برچسب زده شد گرفتار لكوسيتها و ماكروفاژهاي حريص شده و در نتيجه بيماري شما را بهبود ميبخشند. مواد ديگر موجود در خون ميكربهائي را كه بر چسب خورده باشند نيز از بين ميبرند ولي اين بيشتر بخاطر پادزهر هاست كه بدن شما را در مقابل تهاجم مجدد خيلي از بيماريهاي معمولي مصون ميسازد. اولين باري كه مبتلا به سرخك يا مخملك ميشويد چند روز طول ميكشد كه پاد زهر هاي بدن شما بتوانند بخوبي آنرا تشخيص دهند. بمحض اينكه شناسائي بعمل آمد ، توليد پادزهر بميزان كافي شروع ميشود ، بطوريكه مقدار زيادي پادزهر در مدت چند ساعت شروع بمقابله با چندين هزار ميكرب مينمايد . بدينطريق است كه در تهاجم مجدد ميكربهائيكه قبلاً بدن را مورد تهاجم قرار داده بوده اند بدون اينكه كوچكترين شكي در مورد ابتلا به بيماري ببريد آنرا نابود ميسازند .
ادامه دارد