The charitable give out at door and God puts in at the window.
تو نيكي ميكن و در دجله انداز
كه ايزد در بيابانت دهد باز
بوستان سعدي
در عدل و تدبير و راي ( 17)
ادامه از قبل
چو خواهي كه نامت بود جاودان
مكن نام نيك بزرگان نهان
همين نقش بر خوان پس از عهد خويش
كه ديدي پس ازعهد شاهان پيش
همين كام و ناز و طرب داشتند
بآخر برفتند و بگذاشتند
يكي نام نيكو ببرد از جهان
يكي رسم بد ماند ازو جاودان
معنــــــي :
اگر جوياي آني كه اسم تو در دفتر زمانه پاينده ماند نام نيك و حسن شهرت بزرگان سلف و اكابر ماضي را پنهان و مستور مدار بلكه باحياي ذكر جميل آنان بكوش – پيش از آنكه دوران تو سپري شود از دفتر دهر چنين بخوان و درياب كه روزگار پس از تو چنانست كه بعد از نوبت ملوك ماضي و خسروان گذشته خود بچشم نگريسته و مشاهده كردة . شهرياران رفته مانند تو كامروا و نازپرورده و از اقبال سخت و دولت برخوردار و شاد بودند و بپايان رخت از اين سراي بربستند و بناخواه ملك و سلطنت را ترك گفتند و بديگران سپردند. بعضي از آنان از گيتي ذكر جميل بردند و به نيكنامي ياد شدند و از برخي ديگر رسم ناستوده و زشتنامي باقي و پاينده ماند .
ادامه دارد