دستگاه خود كار دروني بدن ( 2 )
ادامه از قبل
سرفه كردن يكي از بازتاب هاي ديگر بدن است . عمل سرفه براي پاك كردن حنجره ميباشد . ممكن است كه ما از سرفه كردن ناراحت شويم ولي اگر سرفه نكنيم دچار گرفتاري بزرگتري خواهيم شد . اين موضوع بقدري مهم استكه در عمل جراحي مسئله ساز ميگردد. بيهوشي احساس سرفه را كند و يا از بين ميبرد ، بطوريكه باكتريها و ديگر مواد مضر علاقمند ميباشند كه به پائين مجراي تنفس نفوذ نمايند. پزشك بيهوشي در مقابله با اين خطر بايد دائماً مجراي تنفسي را با وسيله مكنده اي پاك نگهدارد .
وقتي بازتاب سرفه فعال ميشود هوا بداخل ريه ها مكيده ميشد و بوسيله زبان كوچك هوا در ريه ها حبس ميگردد. در همين موقع پوسته سق بلند شده و حفره هاي بيني را مسدود ميكند ، بعد از اينكه همه چيز آماده شد ، ماهيچه هاي شش ها منقبض ميگردند ، زبان كوچك كنار ميرود و طوفان خفيقي از قعر شش ها ايجاد ميشود و با شدت از راه گلو خارج ميگردد و همراه خود مواد آزار دهنده را خارج ميكند.
عطسه نيز يكي ديگر از بازتاب هاي آشنا است . عطسه مانند سرفه يك عمل خانه تكاني است . عامل مزاحمي وارد حفره بيني ميشود . مغز دستور صادر ميكند كه بيني خود را از شر آن خلاص نمايد . فرايندي مشابه سرفه از قبيل نفس عميق ، انقباض ناگهاني عضلات سينه و شكم انجام ميگيرد . در زمانيكه انفجار در حال انجام است مغز دستور ديگري صادر ميكند : چشمها بسته شوند ، پوست نرم سق باز شود . در سرفه پوسته نرم سق حفره هاي بيني را مسدود ميكرد در حاليكه در عمل عطسه حفره هاي بيني كاملاً باز ميمانند تا اينكه هوا بتواند از راه دهان و بيني هر دو بشدت خارج شود . كودكان اغلب عطسه مينمايند و اين عمل بجاي فين كردن برزگسالان است . حقيقت جالب توجه در عمل عطسه اين استكه عوامل حساسيت زاي كوچك باعث بروز آن ميشوند ولي عوامل آزار دهنده شديد از قبيل عمل جراحي موجب عطسه نميگردد.
خميازه بجاي خود يكي از روحبخش ترين عمل ها است ولي گاهي هم بازتاب ناراحت كننده اي است . توضيح قابل قبول در اين مورد اين است كه در اثر نرسيدن خون بمقدار كافي بمغز ايجاد ميگردد. وقتي ما خوابمان ميآيد ، گردش خون در مغز ما كند ميشود و در نتيجه اكسيژن كمتري به مغز ميرسد . اگر خواسته باشيم كه بيدار بمانيم بايد مقدار اكسيژن را در مغز افزايش دهيم . خميازه كه باعث ميشود نفس عميقي ايجاد شود و هوا زيادي در شش ها انباشته شود پاسخ اين معما است .
قلقلك از تحريك خفيفي بر انتهاي عصب كه در پوست وجود دارد ايجاد ميشود . اما معما اين جا استكه بنظر ميرسد اين بازتاب بستگي به تشخيص مغز نسبت به چگونگي و نوع تحريك دارد . ممكنست فردي خودش پري را به كف پايش بكشد ، يا اينكه خودش زير بغلش را قلقلك دهد ، ولي هيچ اتفاقي نميافتد. اما اگر همين عمل توسط شخص ديگري بر روي شما انجام شود آنگاه شليك خنده شما نتيجه اش خواهد بود .
وقتي كه ما ترسيده باشيم بازتاب آن در بدن ما حقيقت را بر ملا ميكند . رگهاي خون موجود در صورت سخت ميشوند ، و باصطلاح رنگ ما ميپرد . چنين حالتي هم ممكن است دوباره در هنگامي كه كسي بما متلك ناگواري داده باشد اتفاق افتد- ولي در اينگونه موارد رگها شل ميشوند و خون بيشتري در آنها جريان مييابد و در نتيجه صورت ما سرخ ميشود و ابن بازتاب فقط در صورت است نه در جاي ديگر بدن و دليل آنرا هيچكس نميداند . بازتاب سرخ شدن صورت با ازدياد سن كم ميشود و يا يكلي از بين ميرود .
پس جا دارد كه از سرخ شدن صورت ، عطسه كردن ، خميازه كشيدن ، لرزيدن از سرما و بازتاب هاي ديگر ناراحت نشويد. تمام اينها دليل بر آن است كه بدن شما از خود مراقبت لازم را مينمايد تا شما در آسايش باشيد . در هنگام بروز حادثه اي بدون اينكه مزاحمتي براي شما فراهم نمايد و يا با شرح جزئيات درد سري براي شما ايجاد كند مراقبت لازم را از بدن شما مينمايد.
ادامه دارد