ادامه از قبل
فصل چهارم
غولهاي بدن انسان
معرفي مغز انسان ( قسمت 2 )
علائم خارجي از طريق رشته هاي خاص گيرنده كه معمولاً كوتاه ، ظريف و داراي انشعابهاي زيادي هستند وارد بدن ميگردند . نازكترين رشته ها ، حدود يك دوازده هزار و پانصدم سانتيمتر قطر دارد . سرعت تكانه در آن ها بالغ بر يك كيلومتر در ساعت است . ولي در اندازه هاي بزرگتر كه تقريباً ده برابر ضخيم تر ميباشند ، تكانه هاي عصبي با سرعتي بالغ بر 480 كيلو متر در ساعت حركت مينمايند. رشته هاي ضخيم و سريع معمولاً دور افتاده ترين قسمتهاي سيستمهاي عصبي را بهم متصل مينمايند ، رشته هاي باريك و كم سرعت مناطق مجاور را بيكديگر متصل مينمايند . بدينطريق اگر سلولي با سلولهاي مختلف كه در فواصل متفاوتي قرار داشته باشند و بخواهند تماسي برقرار كنند ، پيام فرستاده شده را در تمام سلولها همزمان دريافت ميدارند . اين بدين معنا استكه منطقه گسترده اي از سيستم عصبي را ميتوان در آن واحد تحريك و از فعاليت باز داشت و يا آنرا در حال انتظار نگهداشت . اين امر مزيت بسيار خوبي براي همآهنگ كردن رفتار هاي بسيار پيچيده خواهد داشت .
مغز ، اين شبكه را براي تطابق با دنياي خارج مورد استفاده قرار ميدهد. بطور كلي عمل مغز را ميتوان سه قسمت نمود : (1 ) تكانه[1] را بشكل پيام از عضو حسي دريافت مينمايد . (2 ) ورودي[2] را بر اساس تجربيات گذشته و وقايع جاري و نقشه هاي آينده مرتب مينمايد، و ( 3 ) يك خروجي[3] كه مناسب يك عمل يا يك سري از عمليات باشد توليد مينمايد .
مغز با تمام جرياناتي كه اتفاق ميافتد در تماس دائم است . با نور ، صدا، بو و ديگر دگرگوني هاي محيط تحت تأثير قرار ميگيرد . هر احساسي توليد تكانه هاي الكتريكي در عصبي كه به مغز منتهي ميگردد مينمايد . شوكهائيكه به مراكز عصبي بالا تر جاري ميگردند و موجب ميگردند كه سلول به سلول فرايندي را انجام دهند.
اعضاي حسي كه بيشتر از همه از مغز دور هستند آنهائي هستند كه در نوك انگشتان پا ها قرار دارند . رشته هاي عصبي كه در اين قسمت قرار گرفته اند پيامهائي از قبيل ، حرارت ، سرما ، تنش هاي عضلاني ، لمس و درد را به مغز ميرسانند. اين رشته ها با رشته هاي بسيار زيادي ديگركه در كف پا و ساق پا و رانها وجود دارند به مراكز عصبي اتصال ميابند.
زمانيكه رشته هاي عصبي با هم جمع شوند و به قسمت تحتاني نخاع شوكي ميرسند تشكيل يك كابل ضخيمي را ميدهند . اين كابل همانطور كه بطرف بالاميرود در راه خود بطرف مغز با رشته هاي عصبي ديگر كه از اعضاي مختلف بدن بآن متصل ميگردند ضخيمتر و ضخيمتر ميگردد. اين كابل دائم به مغز سُك ميزند. گرچه اين كابل در هنگام خواب خيلي كمتر فعال است ولي حتي در اينموقع هم مغز وظايف ديگري دارد كه بايد انجام دهد. مثلاً ً بايد موجب شود كه قلب مرتب بگارش ادامه دهد و شش ها عمل تنفس را بخوبي انجام دهند ، خواب ديده شود و با حساسيت كمتري حس شنوائي مراقب باشد . مغز استراحت مينمايد ولي تا وقتيكه زنده است هيچگاه استراحت كامل نميكند .
خبرنگاران مغز اعضاي حسي هستند ، نگهبانانيكه در نقاط اسراتژيكي بدن قرار گرفته اند . در پوست بدن از سه تا چهار ميليون عصب به درد حساسيت دارند . پانصد هزار يابنده لمس و فشار و بيشتر از بيست هزار يابنده حرارت وجود دارد . علاوه بر گوشها ، چشمها ، بيني و زبان اين اعضاي كوچك و ظريف پنجره بدن بروي دنياي خارج هستند . گزارش راجع به رويداد هاي بدن بوسيله اعضاي حسي داخلي ميرسد كه موجب حساسيت هائي از قبيل تنش عضلاني ، گرسنگي ، تشنگي و حالت تهوع ميشود. مغز داراي نقش هاي ديگر حسي نبز ميباشد . روي قشر مغز در پشت سر نقطه بينائي وجود دارد ، پرده ايكه از سلولهاي عصبي ساخته شده است . هر شكلي را كه شما در اطراف خود مشاهده مينمائيد تصوير آنرا در روي اين صفحه منعكس ميكند . رشته عصبي حسي ديگري منتهي به قسمت بويائي غشاي مغز ميشود كه در عمق ديواره شكاف بين دو نيمكره مغز قرار دارد . بدينطريق هر حسي نقش خود را در روي غشاء مغز ايفا مينمايد كه منظفه مخصوص بخود را در مركز سيستم اعصاب دارد. بدينطريق ، مغز اطلاعات مربوط به فعاليت هاي مختلف را از هم تفكيك مينمايد .
ادامه دارد
[1] - Impulse
[2] - Input
[3] - Output