روش طبيعت در تولد ( 1 )
J. D. Ratcliff
ادامه از قبل
با هر تيك ساعت نوزادي در نقطه اي از جهان متولد ميشود- واقعه مكرري كه بيشتر شگفتيهاي آن بدست فراموشي سپرده شده است. زنيكه چند كودك بدنيا آورده است خود را در مورد اين موضوع صاحب نظر ميداند. اما پژوهشگر پزشكي فاقد اين اعتماد و اطمينان است . او در اين ميدان سرگردان است . اذعان دارد كه نكات بسياري را نميداند و براي او مجهولات فراواني وجود دارد . به عبارت بهتر اصلاً نميداند چرا بچه بدنيا ميآيد .
چرا بدن مادر ناگهان تصميم ميگيرد كه كودكي را كه مدت نه ماه در رحم خود نگهداري كرده است خود را از بند آن رها كند ؟ چه چيزي باعث اينهمه تغييرات در بدن مادر و نوزاد در هنگام تولد ميشود ؟ چه نيروئي باعث ميشود كه نوزاد اولين نفسي را كه زندگي او بستگي به آن دارد بكشد ؟ يك پزشك متخصص زايمان متفكر آرزو ميكند كه اين مسائل را ميدانست .
ولي در حاليكه بعضي از مطالب اصلي مربوط به تولد هنوز مجهول و جزو اسرار است دانش بشر به مقدار قابل توجهي در اين راه افزايش حاصل كرده است . اولين علامت بدنيا آمدن نوزاد قبلاً مادر را آگاه ميسازد – يك درد خفيف كه بعلت انقباض رحم ايجاد ميشود . اين انفباضات كاملاً خارج از اراده مادر است با اين وجود هر مادري ذاتاً اين علامت را تشخيص ميدهد . زنان بدوي هيچگونه نيازي به كمك ديگران براي زايمان نداشته اند ، چون عمل زايمان مانند عمل تنفس خود بخود انجام ميگرفته است .
بدن مادر خود را براي اين لحظه به طرز جالب توجهي آماده كرده است . قلبش كمي بزرگ شده و حجم خون آن 25 درصد افزايش يافته است تا احتياجات بچه را برآورده كند . تحت فشار هرمون هاي جنسي ، پستانها بزرگ ميشوند ، شبكه مجاري شير در آن ها ايجاد ميگردد و اين شبكه حتي از شبكه رگهاي خوني پيچيده تر و ساختمان آن شگفت انگيز تر است .
دهانه رحم بجاي اينكه سخت و فيبري باشد نرم و قابل انعطاف ميگردد. براي اين تغيير دلايل كافي وجود دارد . دهانه رحم[1] در حالت عادي از يك ني نوشابه فراختر نيست . اين دهانه بايد دوازده تا پانزده سانتيمتر گشاد تر گردد تا بچه بتواند از آن عبور كند .
مجراي عبور نوزاد براي تولد تغييرات بسياري را متحمل ميشود. رشته هاي ماهيچه ها طويل تر ميشوند تا خاصيت انعطاف پذيري بيشتري را داشته باشند. رشته هاي معمولي كه در ماهيچه مجرا وجود دارند هرگز تحمل فشاري كه در موقع تولد وارد ميآيد را ندارند . سيستم جديدي از رگهاي خوني بوجود ميآيد و بافتهاي مجراي تولد شروع به ترشح ماده نشاسته مانند ميكنند كه بنام گليكوژن ناميده ميشود كه بعد به كلوكز و سپس به اسيد لاكتيك تبديل ميگردد. باكتريها بسختي ميتوانند در اين محيط اسيدي زنده بمانند. ظاهراً اين روش طبيعت براي جلوگيري از عفونت است . رابط[2] هائيكه استخوانهاي لگن[3] را نگهداري ميكنند تحت تأثير هرمونهائي شروع به نرم شدن ميكنند تا اتصالات لگن را از هم باز تر نمايند.
در موقع تولد رحم نيز تغييراتي را متحمل ميشود . در اولين درد زايمان عضلات كشيده شده در قسمت فوقاني رحم شروع به انفباض مينمايد . تأثير اين عمل اين استكه قسمت تحتاني رحم كه فعال نبوده روي سر بچه كشانده شود.
در موقع تولد بيشتر نوزادان – حدود 96 در صد – سرشان بطرف پائين است . ممكن است كه نيروي جازبه نقش عمده اي در اين مورد داشته باشد، و يا اينكه شكل رحم موجب آن ميگردد. فقط 5/3 درصد از بچه هاي داخل رحم پايشان بطرف دهانه رحم است . يك پزشك متخصص زنان بايد با فشار هاي خارجي بچه ايرا كه بطور غير طبيعي در رحم قرار دارد بوضع طبيعي در آورد. اين عمل معمولاً در ماه هشتم حاملگي بايد انجام گيرد.
انواع انقباضاتيكه در ارتباط با زايمان است متفاوت است . اول اينكه معمولاً ملايم است ، در فواصل ده تا سي دقيقه ميگيرد و معمولاً حدود يك دقيقه طول ميكشد . به تدريح اين فواصل كمتر ميشود و در آخر با فاصله هاي دو تا سه دقيقه ميگيرد و عضلات شكم نيز داخل عمل ميشود و حتي فشاري بيشتر از فشار خود رحم ايجاد ميشود . در اولين مرحله انقباضات رحم سر بچه را بطرف گردن رحم ميراند . با هر فشار اين مجراي كوچك كمي باز تر ميشود . گشاد شدن مجرا به حد اكثر قطر ممكن يك عمل سخت و وقت گير ميباشد . اين عمل را نميشود تسريع نمود . در زايمان اول اين عمل به طور متو سط شانزده ساعت طول ميكشد. در زايمانهاي بعدي زمان كمتري لازم است . معمولاً هشت تا دوازده ساعت ميانگين خوبي است . ولي ارقام « ميانگين» اغلب بي معني هستند. ممكن است زني زايمانش سه روز طول بكشد در حاليكه زن ديگري ممكن است در تاكسي يا در راه بيمارستان وضع حمل كند .
قاعدتاً وقتيكه گردن رحم به حد قطر برسد كيسه آب[4] كه بچه را احاطه كرده است ميتركد . معمولاً تركيدن كيسه آب بصورت محركي براي زايمان عمل ميكند . حتي ممكن است با تركاندن كيسه آب زايمان را تسريع كرد .
ادامه دارد
[1] - Cervix
[2] - Ligament
[3] - Pelvic
[4] - Amniontic