شگفتيهاي بدن انسان - 16
زندگينامه موجودي كه هنوز بدنيا نيامده

ماه ششم : چشمهائيكه در تاريكي باز ميشوند

اكنون ممكن است والدين جنين شش ماهه علاقمند باشند كه جنسيت نسل خود را بدانند، ولي اين جنسيت نشانه اي را به دنياي خارج ارائه نميدهد . در ماه ششم پلك چشمها كه از ماه سوم بسته شده بود باز ميشود . چشميكه كاملاً شكل گرفته پديدار ميشود و در هفت ماهگي در مقابل نور حساسيت نشان ميدهد. مژه ها و ابروها معمولاً در شش يا هفت ماهگي بوجود مي آيند . در دهان برآمدگيهاي چشائي در تمام سطح زبان بوجود مي آيند و اين برآمدگيها در سقف و ديواره هاي دهان و گلو نسبت به فرد بالغ بيشتر ميباشد . عجيب بنظر ميرسد كه با توجه به اينكه جنين هيچگونه استفاده اي از اين برآمدگيهاي چشائي نميكند چرا تعداد آنها بيشتر از فرد بالغ ميباشد . بعضي از زيست شناسان معتقد هستند كه اين امر دليل ديگري بر سير مراحل تكاملي است چرا كه در اغلب حيوانات پست تر اعضاي چشائي آنها خيلي بيشتر از انسان است .
اگر جنين شش ماهه بدنيا آيد ، نفس ميكشد ، گريه ميكند و بخود پيچ و تاب ميدهد و شايد چند ساعتي زنده بماند ، ولي موقعيتي براي زنده ماندن ندارد مگر اينكه آن را در محفظه مخصوص [1] نگهداري نمايند . در جنين شش ماهه نيروي لازم براي زندگي چون شعله بسيار ضعيفي است كه معمولاً در برخورد با اولين باد محيط خارج خاموش ميشود.

ماه هفتم : مغز غير فعال
اكنون جنيني كه در انتظار بسر ميبرد از نقطه ايكه بين اتكاء و غيراتكاء قرار دارد عبور ميكند . چون با وجود اينكه معمولاً دو ماه ديگر در رحم ميگذراند قادر به ادامه زندگي بطور مستقل ميباشد . اگر موقعيت ايجاب كند و شرايط زايمان مناسب باشد جنين هفت ماهه ميتواند با وجود تولد بيموقع زنده بماند .
بنظر ميرسد كه يكي از علل عمده عدم توانائي جنين به ادامه حيات قبل از هفت ماه عدم رشد كامل و كافي سيستم عصبي است مخصوصاً آن قسمت هائي كه مربوط به تنظيم حركت مداوم و مرتب تنفس و يا عمل تسلسل انقباضات عضلات در بلع و بالاخره آندسته از اعصابيكه در كنترل مكانيزم تنظيم حرارت بدن دخالت دارند ميباشند .
سيستم اعصاب انسان شامل شبكه پيچيده اي استكه همه اعضاي بدن را با مغز و نخاع شوكي مانند اتاق پاياپاي مركزي براي تمام تحريكات عصبي كه از اعضاي حسي ميرسد و به عضلات فرستاده ميشود متصل ميكند . در سومين ماه مناطق مخصوص و ساختمانهائي در مغز بوجود مي آيند : جرم مخ ، قسمت گسترده مغز است كه رشته هائي را كه اغلب آنها از گوش ميرسد در يافت ميكند و دو جسم كيسه مانند از غلاف در آمده نيمكره هاي مغز كه مشخص ترين قسمت مغز است ايجاد ميشود. مقرر است اينها پيچيده ترين و ظريف ترين ساختار سيستم عصبي در تمام جانوران گردند . اين عضو باعث ميشود كه انسان بتواند بر بيشتر حيوانات تسلط يابد . در ماه هفتم اين نيمكره ها بيشتر مغز را فرا ميگيرند و موجب تغييرات نامشخصي در عصب هاي بسيار كوچك و رشته ها ميشوند تا به رشد كامل برسند . از اين به بعد سيستم اعصاب جنين ميتواند با موفقيت كار خود را انجام دهد .
جنين هفت ماهه يك موجود پوست قرمز و چين و چروك دار و پير نما است و حدود پانزده سانتيمتر قد و داراي وزني معادل يك كيلو و پانصد گرم ميباشد . اگر در اين مرحله بدنيا بيايد گريه خواهد كرد ، نفس خواهد كشيد و ميتواند عمل بلع را نيز انجام دهد ، ولي حساسيت زيادي براي عفوني شدن دارد و نياز به مراقبت مخصوص و فوق العاده براي محافظت از شوكهائيكه اين زندگي تازه در دنياي خارج به بدن ظريفش وارد ميشود دارد . به كوچكترين چيزي كه برخورد ميكند حساسيت شديدي نشان ميدهد. احتمالاً روشنائي و تاريكي را از هم تشخيص ميدهد و از همه مهمتر اينكه شانس زنده ماندن را دارد .

ماههاي هشتم و نهم : زيبائي سطحي
اكنون انسان كوچك آماده براي تولد است در حاليكه تمام اعضاي اصلي او كاملاً شكل گرفته و آماده كار كردن است با اين وجود دو ماه ديگر براي ريزه كاريهاي آخر كار و زيبائي مورد لزوم است . چربي بسرعت در تمام بدن ايجاد ميشود ، چين و چروكهاي را صاف ميكند و پستي و بلندي ها و ايجاد انحنا ها به بدن زيبائي ميبخشد. رنگ قرمز كدر پوست به رنگ صورتي لطيفي در ميآيد . جنين شكل پر چين و چروك را از دست ميدهد و ظاهري قابل قبول پيدا ميكند .
تيرگي پوست معمولاً بسيار كم است بطوريكه حتي نوزاد نژاد سياهپوست نسبتاً در بدو تولد داراي پوست روشن ميباشد . حتي عنبيه نيز به رنگ ديگري است . در بدو تولد چشمان اغلب نوزادان سايه آبي خاكستري رنگي دارد و معمولاً مشكل است كه رنگ چشم را تشخيص داد .
جنين بهيچوجه موجود غير فعال و آرامي نيست . با دستها و پاهايش ضربه وارد ميكند و حتي وضع خود را در رحم تغيير ميدهد . بنظر ميرسد كه فعاليت هايش متناوب باشد . مثل اينكه كمي ميخوابد و دوباره فعاليت را از سر ميگيرد. هيچ دليلي بر صحت اين ضرب المثل كه نوازاد بعد از « نه ماه و ده روز » متولد ميشود وجود ندارد، ولي ده درصد جنين ها در دويست و هشتادمين روز بعد از نخستين آثار قطع عادت ماهانه و تقريباً هفتاد و پنج درصد در عرض پانزده روز بعد از نه ماگي بدنيا ميآيند. تغييرات بسيار كه در اوايل نه ماهگي اتفاق ميافتد تاريخ اوليه شخصي هر عضو نژاد بشري را تشكيل ميدهد و اين مرحله اي از زندگي است كه همه ما در آن مشترك هستيم و اصولاً براي كليه ابناء بشر مشابه و مساوي است .
ادامه دارد
[1] - Incubator
نظرات (0)

Post a Comment

منو
لیست دوستان
امکانات
لینکها در صفحه جدید
تشکر


کليه حقوق محفوظ است