مزاحمین بزرگ
چگونه بدون خستگی به زندگی خود ادامه دهیم
چرا ما اینقدر خسته میشویم ؟
خواب و چگونه بهترین استفاده را از آن بنمائیم
خواب چقدر مورد نیاز است ؟
سردرد ها و راه های مواجه شدن با آنها
آلرژی های مزاحم
سرما خوردگی عادی
چگونه بدون خستگی به زندگی خود ادامه دهیم
مارگریت کلارک
درحالیکه صدای بیمار در گلویش گیر کرده میگوید : « دکتر خیلی احساس خستگی میکنم . چه اتفاقی افتاده ؟ چکار باید بکنم ؟»
هر روز ، هر ساعت ، تقریباً در تمام مطب های پزشکان ، لااقل نیمی از مراجعین چنین شکایتی دارند .
در هر سنی ، از هر جنسی ، غنی یا فقیر توده ای عظیمی را از انسانهای خسته تشکیل میدهد که قرص های مسکن ، تزریق های مختلف و توصیه های پزشکان هیچکدام درد آنها را درمان نمیکند .
یکی از متخصصان روانشناسی اعصاب میگوید : « بقدری خستگی در اجتماع عادی شده است که بهانه ای برای انجام ندادن کارها شده است.»
اندازه گیری میزان خستگی مشکل است و یافتن علت آن نیز تقریباً غیر ممکن است ، چون در طبیعت دو نفر پیدا نمیشود که از نظر منابع انرژی برابر باشند و علاوه بر آن گنجایش و تحمل هر فردی روز بروز در تغییر میباشد. آنچه افراد مختلف میتوانند بدون اینکه خسته شوند انجام دهند بسیار متغییر است و تولید انرژی که در تحت آن شرایط کاری را انجام میدهیم با شرایط دیگری که همان کار را انجام داده ایم یکی دیگر از متغییر های مهم دیگر است . ممکن است فردی که سر حال و پر انرژی است تمام کار ها را چون فردی مافوق انسان انجام دهد ولی در روز دیگر که مسائل مختلف وی را کلافه کرده است – مثلاً زنی که شوهرش بیکار شده یا فرزندش بیمار شده و فشار سر درد او را رنج میدهد اصلاً قادر بادامه کار نباشد و بیشتر کارهایش بعهده تعویق بیفتد.
حل کردن معمای بیماران خسته کار آسانی نیست . این خستگی ها مانند خستگی بعد از ورزش و یا کار روزانه نیست که با کمی استراحت و یا خواب مرتفع گردد. اغلب خستگی های مورد بحث قابل مقایسه با انرژی که مصرف شده نمیباشد و با خواب و استراحت معمولی از بین نمیرود.
ممکن است که یک فرد خسته با کمک اراده بطور غیر قابل تصوری کاری را از فرد مشابه ای که خسته نیست بهتر انجام دهد ولی سرانجام بعلت فشار زیاد بر بدن و یا مغز چابکی و مهارت خود را از دست داده ، هوشیاریش تضعیف میگردد و تخیلش سست شده کل شخصیت او تغییر یابد . فرد خسته توازن و تعادل خود را از دست میدهد ، محبوبیتش در اجتماع زایل میگردد و تا میزان قابل توجه ای حالت نزاری پیدا میکند و ممکن است قربانی خستگی مزمن شود و این امر یکی از جدی ترین تهدید ها برای سلامت فرد خواهد بود.
خستگی چیست ؟
بمنظور تسهیل عملیات تشخیص « احساس خستگی » آنرا به سه نوع تقسیم بندی مینمائیم :
خستگی ناشی از بیماری: نشانه اولیه یک بیماری جدی عضوی .
خستگی فیزیولژیکی : ناشی از بازتاب مواد شیمیائی در خون که عضلات افرادی را که از نظرات دیگر سلامت هستند خسته مینماید.
خستگی روحی : ناشی از درگیری های مداوم هیجانی ، اضطراب و نگرانی .
فرد خسته ایکه با اطمینان میگوید : « باید دچار یک بیماری شده باشم .» ممکن است گمان او درست باشد . هرکسی که بطور دائم احساس خستگی کند باید به پزشک مراجعه کند . اغلب خستگی روحی است که بیمار را رنج میدهد . در یک بررسی بر روی تعداد سیصد نفر که از خستگی مزمن شکایت داشتند معلوم گردید که فقط 20 نفر آنان از نظر جسمی بیمار هستند در حالیکه 80 درصد بقیه دچار ناراحتی های هیجانی بوده اند .
ادامه دارد