شگفتيهاي بدن انسان – 154
چگونه بايد با اعصاب خود كنار آئيد ؟
قسمت دوم
ياد بگيرديد كه سيستم اعصابتان را تا آنچا كه ممكن است بكمك بهداشت بدن مناسب و سرحال نگهداريد . مقصودم اين است كه منطقي زندگي كنيد . بقدر كافي بخوابيد ، استراحت كنيد و به تفريحات سالم بپردازيد . همه اين حقيقت را فراموش ميكنند كه مغز يك دستگاه ظريف و پيچيده ايست و بايد از آن مراقبت ويژه بعمل آيد . امروزه بيشتر افراد مدت هاي طولاني كار ميكنند و تا پاسي از شب گذشته بيدار ميمانند . اگر ما هميشه حداكثر ساعت ده شب ميخوابيديم سلامتي بيشتري داشتيم . در تعطيلات ممكن است بقدري حنب و جوش داشته باشيم كه جائي براي استراحت و تفريح باقي نماند و در نتيجه انرژي كافي ذخيره ننمائيم . خيلي از افراد نيز اعصابشان را با سيگار كشيدن و نوشيدن مشروب زياد مورد اذيت و آزار قرار ميدهند .
بيشتر افرادي كه عصبي هستند خود را با فعاليت هاي غير ضروري خسته و فرسوده ميكنند . آنها انرژي بسياري را صرف كاري ميكنند كه شخص عادي آنرا تقريباً خود بخود و بدون صرف انرژي زياد انجام ميدهد . بهمين علت است كه بعضي ها با كار كمي زود خسته ميشوند . دكتر مايو عمل جراحي بسيار زيادي انجام ميدهد ، به مشاورات پزشكي ميپردازد ، مؤسسه بزرگي را نيز سرپرستي ميكند و عضو هيأت مديره بسياري از مؤسسات نيز ميباشد ولي هرگز ديده نشده كه دركاري عجله نمايد و باصطلاح كلافه شود . روزي بمن گفت كه همواره سعي ميكند كه انرژي خود را بيهوده هدر ندهد و هيجاني براي انجام كاري كه زياد اهميت ندارد نداشته باشد .
سالها پيش زني بمن رمز گسيختگي اعصاب را داد . من از او پرسيدم با وجود ثروت سرشاري كه دارد و نداشتن كار زياد چرا اينقدر فرسوده بنظر ميرسد . او در جواب گفت : « خودم باعث فرسودگي خودم شده ام ، چون با نگراني هاي جزئي و بيهوده خودم را خسته و فرسوده كرده ام »
اغلب مشاهده مينمائيم كه افرادي انرژي خود را صرف كشمكش هاي بيهوده مخصوصاً با خودشان مينمايند. اينگونه افراد پر از انزجار، خصومت ، تنفر، حسادت و غبطه هستند . خوشا بحال زن و مردي كه زندگي را سخت نميگيرند . يا بعبارت ديگر زود از جا در نميروند و بيش از حد حساس نيستند و صبورند و باصطلاح آتشي مزاج نيستند . متعجب خواهيد شد اين طور زندگي كردن چقدر سيستم اعصاب را راحت ميگذارد و تا چه اندازه انرژي را در اختيار شخص ميگذارد كه براي بهتر زندگي كردن او بسيار مفيد خواهد بود. من دختر منطقي خودم را تحسين ميكنم كه هيچگاه از شيطنت دو پسر كوچكش از جا در نميرود و عصباني نميشود. او ميگويد : « من ترجيح ميدهم كه آنها شيطنت كرده فعال باشند تا اينكه كسل و بي حس در گوشه اي بخزند . » يك روز يك قوطي رنگ را كه در دسترس پسرش قرار داده بود او همه رنگها را روي كف اتاق ريخت ولي يگا نه عكس العمل دخترم در اين مورد اين بود كه گفت : « تقصير من بود كه قوطي رنگ را در دسترس او قرار داده بودم .» او بعلت چنين رفتار و آرامشي كه دارد هميشه وقت كافي براي كارهاي خانه ، بازي تنيس ، شنا و فعاليت هاي اجتماعي دارد.
اگر اعصاب راحت ميخواهيم بايد از بخل و حسادت دوري كنيم . در هر كاري ميتوان افرادي را يافت كه بيشتر كوشش خود را بجاي اينكه مطالعه بيشتر كنند و اطلاعات خود را افزايش دهند مصروف جلب نظر مديران مؤسسه ميكنند و انرژي بسياري را در اين راه بكار ميبرند و بمقدار زياد به اعصاب خود فشار وارد ميسازند . من عملاً ديده ام كه رشك و حسد در اين توع افراد به قيمت سلامتي آنها تمام شده است .
يگي از برزگترين مزاحمين زندگي امروزه عامل عصبانيت و كار كردن در شرايط تنش است . دوست فقيد من زماني در ارتفاعات كاليفرنيا اتاقكي ساخت و در آن ساكن شد . يكي از كوهنوردان سالخورده گاهي به او سري ميزد. يك روز موقعيكه او سخت مشغول اره كردن تنه درختي بود آن كوهنورد به او گفت كه درست مانند افراد شهري در اره كردن هم عجله دارد و ميخواهد هرچه زودتر درخت را سرنگون كند. دوست من در پاسخ او گفت : « البته، ولي وقتي من مشغول اره كردن هستم فقط به اره كردن فكر ميكنم و لاغير . »
همه ما داراي اعصابي كشيده هستيم . بايد ياد بگيريم كه فقط بكاري كه مشغول هستيم فكر كنيم و لاغير و در اينصورت است كه ميتوانيم خود را معالجه كنيم . من اغلب به منشي خود ميگويم كه اگر ميدانست كه در مدت ده سال آينده چند نامه بايد بنويسد و آن توده نامه ها را در نظرش مجسم نمايد از وحشت خودش را از پنجره به بيرون مي انداخت ولي با نوشتن تدريجي نامه ها اين كار برايش كاملاً عادي و قابل تحمل است .
ادامه دارد