چگونه ميتوانيم با اعصاب خود كنار بيائيم ؟
Dr. Walter Alvarez
بمنظور اينكه براحتي بتوانيد با اعصابتان كنار آييد ، اول بايد با حيله هائيكه آنها كار مي برند آشنا شويد . اغلب من ناچارم به بيمارانم بگويم كه : « هيچ ناراحتي جدي در شما وجود ندارد ، ناراحتي شما ناشي از اعصاب نامنظم شما است .» معمولاً بيشتر پريشاني ها بعد از يك خستگي مفرط ايجاد ميشوند و يا در اثر بيخوابي هاي ممتد و كار روزانه خسته كننده اتفاق ميافتند . مثلاً ، كارفرمائي از اينكه ناچار شده بود كارمند سالخورده اي را از كار بركنار كند در اثر ناراحتي ناشي از آن ضربان قلبش تند و از ريتم خارج شده بود . زني ناگهان در شب با احساس خفگي از خواب مي پرد ، چون در اوايل شب با يكي از بستگانش مشاجره اي در مورد امور مالي داشته بود . هر كس ميتواند حدذس بزند چرا اين افراد اعصابشان تا اين اندازه كشيده شده كه آماده براي هرگونه طغيان مي باشند .
اما، اغلب اوقات بنظر ميرسد كه طوفان با وجوذ يك آسمان صاف و آرام ايجاد ميشود . يك زن بسيار عصبي بمن ميگفت كه زندگي راحتي دارد ، شوهري دوست داشتني ، خانه مناسب و راحت ، بچه هاي خوب دارد و نگراني در اينگونه موارد ندارد . پس چرا او بايد دچار اين حمله هاي عصبي ، خستگي مفرظ، اندك بين و افسرده باشد ؟ معمولاً در اينگونه موارد با بررسي هاي بيشتر معلوم ميشود كه نسل اندر نسل در اينگونه افراد نوعي عصبيت مشخصي وجود داشته است . فرض كنيم شما زود از جا در رفتن را از پدرتان و يا از مادرتان تمايل به نگراني را به ارث برده باشيد . در اين صورت شما نميتوانيد بطور كامل از اين تمايلات رهائي يابيد ، ولي ميتوانيد تمرين كنيد كه آنها را تحت كنترل قرار دهيد و با آنها بهتر كنار بياييد .
من در عنفوان جواني به علت اعصاب خراب مادرم كه به من به ارث رسيده بود دچار شكست و عدم سلامت رواني بودم ، تصميم گرفتم چيز هاي بسيار عاقلانه اي كه مادرم انجام ميداد انجام دهم ، حد اكثر كوشش خود را بكنم كه چيز هاي نادرستي كه مادرم آنجام ميداده نكنم ، مثلاً از نگراني بيش از حد و كج خلقي و زياد سخت گرفتن حذر كنم . فكر ميكردم تمام انرژي خود را براي اين كار از دست خواهم داد ، ولي وقتي به تصميم خود استوار مانده آنرا انجام دادم ، متوجه شدم كه وقت كافي براي انجام دو هدف را دارم : يكي كاري انجام دهم كه بتوانم باآن زندگي خود را اداره كنم و ديگري پرداختن به كار ذوقي از قبيل تحقيقات ، نويسندگي ، درس دادن و سخنراني و غيره .
ادامه دارد