آيا فشار روحي علت تمام بيماري ها است ؟
قسمت سوم
قدم بعدي بررسي تأثيرات هرمون STH بر اعضاي بدن بود . وقتيكه از اين هرمون مقدار زيادي به موشها تزريق شد درست همان عوارض قبلي يعني بيماري شبيه تب رماتيسمي، بيماري قلب و عروق و ديابت بوجود آمد و ثابت شد كه اين هرمون مسئول اين امر در بدن ميباشد . دكتر سلي نتايج حاصله را در سال 1944 به مجله پزشكي آمريكا كزارش كرد.
واضح بود كه اگر هرمون هاي STH و DOCA ميتوانستند موجب بيماري شوند بايد هرمون هاي ديگري نيز وجود داشته باشند كه بتوانند عمل آنها را خنثي كنند ، در غير اينصورت همه ما به التهاب مفاصل ، ديابت ، بيماري قلب و كليه مبتلا ميشديم .
هنگاميكه در سال 1949 هرمون هاي STH و DOCA كشف گرديدند اغلب پزشكان از دامنه وسعت تأثير آنها شگفت زده شده بودند . آنها ميپرسيدند چگونه داروئي مانند كورتيزون ميتواند روي طيف كلي امراض ظاهراً نا مشابه تأثير داشته باشد مثلاً نقرس ، آسم ، بيماري هاي پوستي ، التهاب مفاصل ، بيماري هاي عضلاني و بيماري هاي چشم ؟ براي دكتر سلي پاسخ بسيار ساده بود ، چون او با تزريق هرمون هاي DOCA و STH بموشها باين نتيجه رسيده بود . كاريكه ACTH و كورتيزن انجام ميدهند حفظ نمودن تعادل شيميائي بدن ميباشد و در اثر آنها بيماري بطور معجزه آسائي ناپديد ميشود .
توجهي را كه كشفيات دكتر سلي در محافل پزشكي جلب كرده است با حجم صد ها گزارشاتي كه در هر سال در باره اين موضوع به چاپ ميرسد بايد سنجيد . هرچه تحقيقات پيشرفت ميكند نظرات دكتر سلي مورد استقبال بيشتر قرارميگيرد و كمك هاي مالي فراوان تري براي ادامه تحقيقات به مؤسسه مزبور ميشود .
از كشفيات دكتر سلي چه درسي را بايد گرفت ؟ بايد هرچه در توان داريم از فشار روحي احتراز نمائيم . اين خيلي ساده است كه به آنان كه زياد سخت ميگيرند بگوئيم كه سخت نگيرند و به آنان كه دائم در اضطراب و نگراني هستند تذكر دهيم نگراني و اضطراب نتيجه اي جز وارد آوردن صدمات بيشتر ندارد ، اما با نصيحت و تذكر كسي كه ذاتاً سخت گير است آرام نميگيرد و كسيكه دائم نگران است خيالش باين سادكي ها راحت نميشود . اما بايد به همه اينها اعلام خطر بشود كه فشار روحي عم الامراض است و شايد بزرگترين قاتل بشر است . وقتي كه همه به اين امر آگاه شدند يعني آن كارمند پركار بفكر اين خواهد افتاد كه در كنار كار روزمره خود يك كار ذوقي را انتخاب نمايد و لحظاتي را سرگرم آن كار گردد تا مقداري از سرعت بي رويه كارش كاسته شود و زن خانه دار نيز خواهد فهميد كه اگر يك چرت كوچكي در بين كارهايش بزند بهتر از شستن پرده هاي اتاق پذيرائي است . همه ما وقتي كه بفهميم زندگي ما واقعاً در خطر است عبرت گرفته تعديلي در كارهاي روزانه خود خواهيم داد .
اگر فرضيه دكتر سلي به ثبوت برسد ، ممكن اس روزي برسد همانطور كه امروزه فشار خون و اوره و مواد ديگر بدن را مورد كنترل قرار ميدهند ، عدم تعادل شيميائي بدن را نيز مورد كنترل قرار دهند . اگر عدم تعال شيميائي وجود داشته باشد ، ممكن است كه مصرف هرمون ها و موادي ديگر بتوانند تعادل شيميائي بدن را تنظيم نمايند . اگر آن روز برسد دكتر سلي دليلي نميبيند كه عمر بشر از صد سال تجاوز ننمايد .
پايان