ذهن شما ميتواند سلامت شما را تأمين كند .
دكتر جان شيندلر
با توجه به شغلم كه پزشكي است ميدانم كه هزداران درد وجود دارد كه گِل آدمي به آن سرشته است. و يكي از آنها از همه مهمتر و رايج تر است . پنجاه درصد از افرادي كه نزد پزشك ميروند قرباني اين بيماري مي باشند . خيلي ها هم هستند كه اين رقم را بيشتر حدث ميزنند . در كلينيك مشهوري گزارش شده است كه از پانصد بيمار كه به آنجا مراجعه نموده اند ، تعداد سيصد و هشتاد و شش نفر آنها يعني 77 درصد مبتلا به اين بيماري بوده اند . هركس در هر سن و هر شغلي ميتواند مبتلا به اين بيماري شود . علاوه بر اين همانطور كه همه ميدانند تشخيص اين بيماري و معالجه آن بسيار گران تمام ميشود.
من ترديد دارم كه نام اين بيماري را ذكر كنم ، چون بلافاصله سوء تفاهمي برايتان ايجاد ميشود . اول اينكه خواهيد گفت اين يك بيماري حقيقي نيست ، ولي خودتان را گول نزنيد قبلاً اين بيماري را روان رنجوري[1] ميناميدند ، ولي در حال حاضر آنرا بيماري روان تني[2] ميگويند . و اين بيماري يك نوع بيماري تخيلي نيست . دردي كه بيمار دارد حقيقي و اغلب به شدت درد قولنج كيسه صفرا است .
بيماري روان تني توسط باكتري يا ميكرب ايجاد نميگردد و در مرحله خاصي از دوران زندگي بيمار به آن مبتلا نميگردد. اين بيماري ممكن است در هر موقعيتي بروز كند . من سعي كرده ام يك كلمه مشخصي براي آن پيدا كنم ولي از سه جمله كمتر نشد كه هر كدام معني خاص دارد ولي ميزان شدت آنها با هم فرق دارد . اين سه جمله عبارت است از : « دلواپسي » ، « مشكلات » و « ناراحتي ها ». وقتيكه فردي در زير اين لايه ضخيم و غير قابل نفوذ قرار گيرد و نتواند از آن خارج شود آنگاه است كه مبتلا به بيماري روان تني خواهد شد .
سه دسته از افراد هستند كه دچار دلواپسي ، مشكلات و ناراحتي ميگردند . اولين دسته را افرادي تشكيل ميدهند كه خرده گير هستند . اينها مبتلا به بيماري روان تني ميشوند و از نوع سخت آن . قاعدتاً اين افراد در تمام عمرشان عليل خواهند ماند . بيماري آنها هيچكونه علاجي ندارد .
دسته دوم ، شامل بيشتر افراد ميشود ، اينها كساني هستند كه در تمام روز در مورد چيزي نگران و مضطرب هستند . اگر بهانه اي در خانه و كارشان نداشته باشند ، راجع به فلان كس نگران خواهند بود .
دسته سوم را افرادي تشكيل ميدهند كه مورد حادي از دلواپسي ، مشكلات و ناراحتي خواهند داشت . شايد خود را گرفتار نوعي آلودگي مالي يا خانوادگي كرده باشند . معالجه بيماران اين دسته آسان تر از گروه دوم است .
بسياري از بيماران روان تني در گوشه و كنار پخش ميباشند . خيلي ها هم در بيمارستان بستري هستند . هزاران نفر از اين افراد سالها در خانه خود بستري بوده اند . براي اجتناب از بيماري روان تني بايد بياموزيم كه رفتار و افكار خود را هر قدر ميتوانيم شاد و طرب انگيز كنيم . كمال بي خردي خواهد بود كه ادعا شود هميشه شخص بايد شاد و بشاش باشد ولي از طرفي هم نا بخردي است كه شخص دائم نگران باشد . من ميتوانم چند پيشنهاد به شما كنم كه چگونه منطقي فكر كنيد تا دچار اين بيماري نشويد :
اول : در جستجوي اين نباشيد كه چيزي شما را از جا در ببرد. هميشه در فكر اين نباشيد كه احساسات خود را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيد و در پي درد سر باشيد .
دوم : ياد بگيريد كه كارتان را دوست داشته باشيد . در هر جاي اين دنيا كه برويد بايد كار كنيد و كمتر كسي صد درصد از كار خود رضايت دارد . اگر ياد بگيريد كه كار خود را دوست داشته باشيد از يك چيز خلاص ميشويد ، و آن تنش است . تنس موقعي سراغ كسي ميرود كه كار كردن را يك چيز اجباري فرض كند .
ادامه دارد
[1] Psychoneurosis
[2] Psychosomatic