شگفتيهاي بدن انسان - 108
لنف
مايع اسرار آميز
Henry Morton Robinson


در سرتاسر بدن ، حتي در پوست و بافتهاي زير آن ، شبكه اي از رگهاي ظريف و شفافي ، كه تا اندازه اي شبيه بند كفش گره زده بنظر ميرسند كسترده است . اين سيستم لنفاوي بدن ميباشد كه اطلاعات مختصري از آن در دست است از مجراي ميكروسكبي آن مايع اسرار آميز برنگ كاه جريان دارد . لنف با جريان آرام خود در بدن عمليات اعجاز آور بيوشيميائي را بمنظور سلامتي انجام ميدهد .
احتمالاً شما بدون اينكه متوجه باشيد يكي از معجزه هاي لنف را مشاهده كرده ايد . اگر انگشت بريده شما براي مدت يك روز بدون اينكه مداوائي گردد بحال خودش گذاشته شود پس از مدتي ملاحظه خواهيد كرد كه مايع زرد كمرنگي از آن خارج ميشود. اين مايع لنف است كه از زخم خارج ميشود . اين ماده به گلبولهاي سفيد كمك مينمايد تا عوامل بيماري زا را در عضو صدمه ديده از بين ببرد .
وقتيكه عفونت از بريدگي عميق تر ميشود عضو مهاجم بوسيله سيستم لنفاوي دستگير ميشود و آنرا به نزديكترين غده لنفاوي ميرساند . در اينجا براي نابود كردن آن اقدامي ديگر انجام ميگيرد. اين عقده هاي لنفاوي به اندازه هاي مختلف از دانه هاي خردل گرفته تا لوبيا هستند و اينها لكوسيتها را توليد ميكنند كه نوعي كلبول سفيد هستند و نقش مهمي را در دفاع بر عليه عوامل بيماري زا در خون ايفا ميكنند.
عقده هاي لنفاوي بمقدار زياد در نقاط مختلف بدن وجود دارند كه بزرگترين خوشه آنها در گردن ، كشاله ران ، زير بغل و روده ها قرار دارند . اين فيلتر هاي مكانيكي بطرزي طراحي شده اند كه نه تنها باكتريها را به تله مياندازند بلكه هرگونه مواد زائد را كه از سلولها ايجاد ميشود و همچنين مواد خارجي را جذب ميكنند. يكي از پزشكان بدرستي آنها را « زباله دان بدن » ناميده است .
عمل حياتي دفاعي يكي از وظايف كوچك لنف ها است . خود زندگي متكي به اين مايع بدن ميباشد كه خيلي شبيه به خون است ، البته از لحاظ تركيبات شيميائي. لنف از سيستم گردش خون مشتق ميشود و سر انجام بهمان سيستم مراجعت ميكند . وليكن در اين بين با بكار بردن شبكه مخصوص خود ، وظيفه معجزه آساي فيزيولژيكي خود را انجام ميدهد. يعني جلوگيري از بين رفتن ماده حياتي پروتئين . در حقيقت پروتئين ها همان بلوك هاي ساختماني بدن ما هستند . اگر لنف اين وظيفه نگهداري آنها را انجام نميداد ما از بين ميرفتيم . بطور خلاصه چيزي كه اتفاق ميافتد اينست :
در تحت فشار قلب مايعات از خلل و فرج مويرگها بيرون زده و به بافتها غذا ميرسانند و مواد زائد را جذب ميكنند . اين مايعات شامل ملكولهاي پروتئين ، نمك و آب ميباشد . نمك و آب ميتوانند از ديواره هاي سياهرگها گذشته دوباره وارد آن شوند، ولي پروتئين ها نميتوانند اين عمل را انجام دهند . در اينجا بالقوه يك وضعيت ناهنجاري بوجود ميآيد . اگر اين پروتئين ها تل انبار شوند ، اين مقدار اضافي ممكن است كه بافتهاي اطراف را صدمه بزند . اين پروتئن ها بايد به قسمتهاي ديگر بدن توزيع گردند ، در نقاطي كه بسيار به آن احتياج است .
عقده هاي لنفاوي مانند خشك كن اين پروتئين ها را بخود جذب مينمايند . لنف بوسيله سيستم جريان دهنده خود كه مستقل از سياهرگها مي باشد بطرف مركز بدن جاري ميشود . در روده ها رگهاي لنفاوي شيره چربي را كه بوسيله روده ها از چربي موجود در غذا تبديل نموده اند ميگيرند .
اكنون ، لنف كه با چربي و پروتئين مخلوط شده است آماده رجعت به جريان خون ميگردد. شير هاي بسيار ظريف و گوچك شبيه نقاب جيب در داخل رگهاي لنفاوي وجود دارد كه در آنها فقط لنف ميتواند بجلو رود و بعلت وجود اين شير ها مايع لنف راه برگشت ندارد و بسوي قلب ميرود .
لنف برخلاف جريان خون كه متكي به پمپاژ قلب است هيچ نيروي جلو برنده اي را در پشت خود ندارد . تنها نيروي محركه آن حركات عضلات بدن و تنفسي است . مثلاً مجاري لنفاوي خود را بدور عضلات بازو و پاها پيچانده اند : وقتيكه اين عضلات منقبض ميشوند فشارشان را به رگهاي لنفاوي منتقل ميكنند. در روده ها نيروي زيادي لازم است كه شيره چربي را كه لنف ها جذب كرده اند بطرف بالا بكشند .
در اين موقع يكي از شگفتي هاي فيزيولژيكي بوقوع ميپيوندد كه واقعاً اعجاب انگيز است . رگهاي لنفاوي خود را بدور نيرومند ترين سرخرگها يعني آئورت پيچانيده اند و از طپش قوي آن براي بجلو راندن لنف استفاده ميكنند . معمولاً حركت لنف آهسته ميباشد و لي در موارد بروز بيماري و ورزش و تنفس عميق و ماساژ حركت آن سريعتر ميشود .
در نقطه اي درست نزديك دهليز قلب لنف وارد سياهرگ اصلي ميگردد. بدين طريق برگزيده ترين محصول گوارش جمع شده و در نهايت ايمني بطرز آعجاز آور بيولژيكي وارد جريان خون ميگردد. اين مايع در تمام مسيرش در ميليارد ها ايستگاههاي تصفيه يعني عقده هاي لنفاوي مورد تصفيه قرار ميگيرد. اين عقده ها در معرض آزمايشات بسيار سختي هستند . مثلاً اگر عفونتي در دست ايجاد شود ممكن است موجب تورم دردناك عقده هاي لنفاوي موجود در زير بغل گردد . و عفونت در پا ممكن است كه عقده هاي لنفاوي موجود در كشاله ران را متورم نمايد . اين روش سعي طبيعت براي نابودي موجود بيماري زاي مهاجم است . اگر عقده هاي لنفاوي در اين جنگ پيروز نشوند باكتري ها وارد خون شده آنرا مسموم مينمايند .
در بعضي موارد باكتري در تله افتاده موجب عفونت غده لنفاوي ميشود و موجب تورم و آبسه حاد ميگردد. در اين موقع ممكن است كه ضرورت يابد كه غده عفوني شده خارج گردد. غدد لنفاوي سلولهاي سرطاني را تصفيه مينمايند ، ولي گاهي ممكن است كه خود غدد در چنگ اين سلولهاي سرطاني گرفتار شوند و بدخيم گردند . لذا در معالجه سرطان بايد توجه خاص به غدد لنفاوي معطوف گردد كه رشد اوليه آنها گرفته شود .
سيستم لنفاوي نيز در معرض ابتلاي بيماري خاص خود ميباشند . مثلاً در بيماري الفتيازيس ( بيماري پيل پاي ) يك انگل نخ مانند موجب ميگردد كه بافتهاي لنفاوي خاصيت تخليه مايعات را كه بين فضاي خالي بافتها جمع ميگردند از دست بدهند . نتيجه آن اين است كه پا ها متورم ميشوند و پوست آنها خشن ميشود .
معجزه اي كه لنف در يك بدن عادي انجام ميدهد اين سؤال را براي ما مطرح ميكند : اگر از برگشت اين مايع حيات بخش به گردش خون جلوگيري بعمل مي آمد چه اتفاقي مي افتاد؟ دانشمندان پاسخ اين امر را در مورد زنيكه از ناحيه گردن با چاقو زخمي شده بود دريافته اند . زخم ايجاد شده در گردن آن زن موجب شده بود كه جلوي راه برگشت لنف به قلب بسته شود در نتيجه بيمار بشدت وزن خود را از دست داده سريعاً بسوي مرگ ميشتافت . بيمار را مورد عمل جراحي قرار دادند و راه عبور لنف را باز نمودند بطوريكه دوباره لنف توانست به جريان خون وارد گردد. بعد از چند هفته بيمار وزن از دست رفته خود را باز يافت و بيمارستان را با سلامت كامل ترك كرد.
جويباري از لنف در سكوت و خارج از ديد ما به تمام سلولهاي بدن سركشي ميكند و آنها را در مايع قليائي خود غوطه ور ميسازد . اين امر يكي از جالب ترين مكانيزم هاي سازشي است كه بدن را قادر ميسازد كه تعادل دروني و صرفه جوئي آنرا محفوظ نگهدارد . لنف ابزاري براي بقاء است همانطور كه خون با هر جهش خود زندگي را مي آفريند و با عمل اعجاز آور فيزيولژيكي اش بدن را تغذيه مينمايد و از آن نگهداري ميكند.
نظرات (0)

Post a Comment

منو
لیست دوستان
امکانات
لینکها در صفحه جدید
تشکر


کليه حقوق محفوظ است