عامل RH در بارداري – قسمت دوم
بعضي ها فكر ميكردند كه اين بيماري فرايندي بدخيم است . ديگران تصور ميگردند كه اين يك بيماري خوني ارثي مي باشد . لوين حدسي جديد زد . او از خود پرسيد : « آيا اين منطقي نخواهد بود كه فكر كنيم فرزندي كه بدنيا آمده از مادري باشد كه داراي « ارهاش » منفي است ولي نوزاد داراي « ارهاش » مثبت است كه از پدرش به او به ارث رسيده باشد ؟ و از طرف ديگر تحت شرايط خاصي خون مادر عملاً با خون فرزندي كه در رحم دارد وارد جنگ ميگردد تا آنرا بقدري ضعيف و ناتوان نمايد كه نتوان به آن خون ناميد ؟
لوين خون مادراني را كه نوزاد مرده بدنيا آورده بودند مورد آزمايش قرار داد. خون پدران آن نوزادان را نيز مورد آزمايش قرار داد . بار ها و بار ها داستان تكرار گرديد : مادران با « ارهاش » منفي و پدران با « ارهاش » مثبت و بالاخره ادامه داستان غم انگيز تولد نوزاد مرده . يكي از زنان كه دو بار بچه انداخته بود ، و بعد داراي يك كودك سالم شده بود و بعد از آن هم باز يك كودك مرده بدنيا آورده بود خون شوهرش را به او انتقال دادند و آن زن در اثر اين انتقال خون فوت كرد .
دكتر لوين گشف جالبي در مورد يك دو قلو نمود . يكي از دو قلو ها داراي « ارهاش » منفي بود كه از مادرش به ارث برده بود و قوي و سالم بود . دوقلوي ديگر داراي « ارهاش » مثبت بود كه از پدرش به او به ارث رسيده بود و در نتيجه مبتلا به بيماري اريتروبلاستوز شده بود .
هرچند اين امر تأسف آورد بود ولي چيزي را به اثبات ميرسانيد . اين شرايط خاص كه موجب بروز اين عوارض شده بود چه ميتوانست باشد ؟
معمولاً بين همه ازدواجهاي سفيد پوستان بين زنان سفيد پوست ميانگيني حدود 9 درصد « ارهاش منفي » و همين در صد در بين مردان « ارهاش » مثبت وجود دارد . معهذا بيماري اريتروبلاستوز فقط يك بار در چهل مورد ، يا حدود يكي در هر 400 نوزاد اتفاق مي افتد .
لوين كشفي را كه در سال 1939 كرده بود بخاطر آورد . يك كودكي كه هنوز تولد نيافته داراي قلب و سيستم گردش خون مخصوص به خود ميباشد ، ولي لوين متوجه شده بود كه ممكن است بدن مادري تمايل به ايجاد يك پلاسنتاي ناقص داشته باشد كه در آن تبادل گلبول قرمز خون سلولهاي ديگر و كودك در رحم امكان پذير باشد . اگر چنين زني داراي « ارهاش » منفي باشد و فرزندش داراي « ارهاش » مثبت چه اتفاقي رخ خواهد داد ؟ معما در همين جا است .
گلبول قرمز خوني كه از يك جنين « ارهاش » مثبت به يك مادر داراي « ارهاش » منفي جريان ميابد موجب خواهد شد كه او را از بين ببرد .
اين امر خيلي شبيه به عمل پادزهر در مقابل ميكربها است . با دريافت مقدار كمي « ارهاش » از فرزند درون رحم ، مادر شروع به توليد پادزهري در مقابل آن مينمايد و اين پادزهر به گلبولهاي قرمزي كه داراي « ارهاش » مخالف هستند حمله كرده آنها را از بين ميبرد .
لوين استدلال نمود كه وقتي مادري اولين فرزند خود را بدنيا آورد ممكن است داراي « ارهاش » منفي باشد و هنوز مقدار كافي پادزهر در خونش وجود ندارد كه بتواند خاصيت انهدام كنندگي داشته باشد ، ولي در طول بارداري هاي بعدي پاد زهر هاي بيشتر در بدن او ايجاد ميگردد و مقدار آن به حدي ميرسد كه بتواند گلبولهاي خون مخالف خود را از بين ببرد .
بنابراين ، دليل كمتر شدن بيماري اريتروبلاستوز در حال حاضر اين است كه زنان در اروپا كمتر حاضر به باردار شدن ميباشند . دليل ديگر اين است كه « ارهاش» اثر غالب دارد . اگر هر دو زوج داراي خون « ارهاش » منفي و يا مثبت باشند ، يا اينكه مادر داراي « ارهاش » مثبت و پدر داراي « ارهاش» منفي باشد مسئله اي بوجود نخواهد آمد ، ولي موقعي وضع وخيم خواهد شد كه مادر داراي « ارهاش » منفي و پدر داراي « ارهاش » مثبت باشد.
با كشفيات انجام شده ، امروزه تمام زنان داراي « ارهاش » منفي در صورتيكه نياز با انتقال خون داشته باشند تا قبل از يائسگي به آنان خون داراي « ارهاش » منفي تزريق ميشود .
اكنون پزشكان ميدانند كه چه احتياط هائي را بايد در نظر داشته باشند . مثلاً زني كه داراي « ارهاش » منفي است اگر با مردي كه داراي « ارهاش » مثبت است ازدواج نمايد ميتواند بدون هيچگونه اشكالي تا دو فرزند بدنيا آورد . اگر همين زوج خواهان فرزند سومي باشند پزشك آنان بايد مراقب افزايش پادزهر موجود در خون مادر باشد . اگر پاد زهر هاي بدن زن در حدودي باشد كه خطري متوجه جنين ننمايد ميتواند به او اجازه باردار شدن بدهد، ولي اگر پادزهر از حد معين بيشتر باشد و اين افزايش در مدت شش ماه روند پيشروي داشته باشد پزشك بايد كودك را قبل از موعد مقرر از رحم مادر خارج نمايد . البته در اينگونه موارد بايد خون «ارهاش» منفي باندازه كافي در دسترس باشد كه بلافاصله بعد از تولد فوراً به نوزاد انتقال داده شود تا كودك زنده بماند .
كشف « ارهاش » تا كنون جان هزاران نفر را از مرگ حتمي نجات داده است . جراحان هنگاميكه انتقال خون بطور كامل انجام ميدهند بايد كاملاً مراقب عواقب و بازتاب آن باشند . اگر بازتاب خون انتقال داده شده ناخوشايند باشد باندازه كافي خون «ارهاش » منفي در دسترس دارند تا خطر را مرتفع نمايند .
امروزه تقريباً بيشتر بيمارستانهاي بزرگ مجهز به دستگاههاي آزمايش « ارهاش » هستند . « ارهاش » خون زنان بايد در هنگام آزمايش بارداري مورد آزمايش قرار گيرد ، بديهي است اگر « ارهاش » مثبت باشد جاي هيچگونه نگراني نخواهد بود ، ولي در صورتيكه مادر داراي « ارهاش » منفي باشد ، شوهرش نيز بايد مورد آزمايش قرار گيرد و اگر شوهر داراي « ارهاش» مثبت باشد بايد احتياط هاي لازم مرعي گردد.