دانستنيهاي گلوي شما
Evan Mcleod Wylie
قسمت اول
هر روز صبح در فصل زمستان هزاران نفر با گلوي خشك و سوزش دار از خواب بيدار ميشوند . هيچ مرض ديگري چون سرما خوردگي و مزاحمت هاي فراوان وابسته به آن تا اينقدر با ما نيست . با اين وجود چون كه مبتلايان به آن بيشمار و مسائل آن هميشه با ما هم آغوش است ميل داريم آنرا يك مزاحم و بيماري جزئي تلقي كنيم . در حقيقت احساس گلوي خشك توأم با سوزش ممكن است كه مهمترين علامت خطر در بدن انسان باشد . اين اعلام خطر مبين اين حقيقت است كه عوامل بيماري زا از حد دفاعي خارجي ترين قسمت بدن گذشته و در حال جمع آوري نيرو بمنظور تهاجم بيشتر و پيشروي بدرون بدن ميباشند .
كلمه « گلو » شامل چندين قسمت ميباشد كه بوسيله دريچه هائي بيكديگر متصل ميگردند ( تجهيزات باز و بسته كردن و فشار دادن ) كه بوسيله آنها ما ميتوانيم نفس بكشيم ،صحبت كنيم و غذا بخوريم و نوشيدني بياشاميم. اگر يكي از اين دستگاه ها مسدود شود زندگي در معرض خطر قرار ميگيرد. اگر ساختار آناتومي آنها با كسري از يك ميليمتر جابجا شود آنوقت است كه دنيا براي آن فرد كلمه اي بيش نخواهد بود .
بافت گلو ظريف ولي با دوام است . در حاليكه سطح آن با لايه نازكي از مخاط و بذاق محافظت ميشود ، ميتواند درجه حرارت از سيزده تا زير صفر درجه سانتيگراد بستني را و چاي هفتاد درجه گرم را تحمل نمايد . هر پانزده ثانيه هوائي با سرعت سيصد كيلومتر در ساعت از روي آن عبور ميكند . روزانه د ر معرض 11000 ليتر اكسيژن و گاز كربنيك و هزاران ميليون ذرات خاك قرار ميگيرد . علاوه بر دود وسايل نقليه كه هوائي را كه ما استشمام ميكنيم آلوده ميسازد ، بافت گلوي يك فرد سيگاري شديد در معرض دود آلوده به قطران سوزاننده نيز قرار ميگيرد. زنجيره وقايع پيچيده ايكه ما آنرا عمل بلع ميناميم ، لازمه اش كار دستجمعي تقريباً سي جفت ماهيچه در مدت جزئي از يك ثانيه ميباشد كه روزانه در حدود 3000 بار انجام ميگيرد و انقباض و انبساط سريع عضلات موجب ميگردند كه بيش از 25000 كلمه براي حرف زدن ايجاد نمايند .
بگذاريد چند لحظه اي باين ساختمان پر كار گلو توجه كنيم . دهان خود را مقابل آينه كاملاً باز كنيد و چيزيكه بيشتر بچشم ميخورد زبان كوچك است كه از سقف دهان آويزان است، ولي اگر شما وسيله ايرا كه پزشگان براي پائين نگهداشتن زبان در دسترس داشتيد ميتوانستيد با پائين نگهداشتن زبانتان قسمت عقب تر گلو را كه گلوگاه [1] ناميده ميشود و نوعي چهار راه شامل ناي ، بيني ، دهان و مري ميباشد ملاحظه خواهيد كرد . در هر طرف گلوگاه ممكن است دو بستر بافت نرم مشاهد نمائيد كه لوزه ناميده ميشوند . به كمك دستگاه آينه باريك و نور منعكس شونده كه روي پيشاني قرار ميگيرد ميتوانيد حنجره[2] را كه در آن سيب آدم و هارهاي صوتي سفيد عاج مانن قرار دارد ملاحظه نمائيد. در حنجره توخالي يا جعبه صوتي است كه هوائي كه از ريه ها با فشار خارج ميشود بوسيله نارهاي صوتي تغيير مييابد و مانند كش لاستيكي به ارتعاش در آمده امواج كوتاه و بلند صوتي را ايجاد ميكنند . اين ارتعاشات بنوبه خود بوسيله اعمال عضلاني سريع ديواره گلو ، زبان كوچك ، زبان و لبها و دندانها تبديل به كلمات ميگردند .
بعلت اينكه حنجره همواره در معرض هواي آلوده به ميكرب و دود قرار دارد و بعلت اينكه اغلب افراد با كشيدن فرياد بيش از حد به تار هاي صوتي فشار وارد ميسازند در نتيجه حنجره و تارهاي صوتي متورم گرديده و صدا خشن و گاهي با اشكال ايجاد ميشود اين حالت را لارنژيت مينامند . ولي صداي گرفته و خشن الزاماً نمتواند هميشه بعلت لارنژيت باشد . مسائل عصبي كه موجب گرفتگي عضلات گلو ميگردد نيز ممكن است كه در ارتعاشات تار هاي صوتي تأثير گذاشته موجب گرفتگي صدا گردد. خشم و غضب باز داشته شده ممكن است كه موجب گرفتگي صدا گردد. حتي ممكن است كه در يك حنجره كاملاً سالم بعلت اضطراب و هيجانات شديد فرد نتواند بكلي صحبت كند و وحشت زياد يا احساس گناه شديد نيز ممكن است كه صدا را نازك ، لرزان و زير نمايد .
نه تنها به گلو بيش از حد كار تحميل ميگردد بلكه بمحض تولد ، شخص در معرض ميليونها ميكرب كه در هوا و غذا ميباشد قرار ميگيرد. در اينجا كشمكش با بيشتر عفونت هاي داخلي شروع ميشود و نتيجه آن تعيين ميكند كه آيا مهاجم ميتواند به قسمتهاي ديگر بدن برسد يا نه . در ميان امراضي كه اغلب تهاجم آنها با تورم گلو همراه است ، انفلوئنزا ، تورم نخاع ، مننژيت ، مخملك ، سياه سرفه و سرخجه ميباشد . تورم حاد خطرناك گلودرد استروپتوكوكي اگر جلوگيري نشود ممكن است كه منجر به تب رماتيسمي گردد كه بعضي اوقات به قلب سرايت كرده به آن صدمه و خسارت وارد ميسازد .
ادامه دارد
[1] - Pharynx
[2] - Larynx