سخن روز
گويند سنگ لعل شود در مقام صبر
آري شود وليك به خون جگر شود

حافظ

حكايت :


از عبيد زاكاني

قزويني خر گم كرده بود گرد شهر ميگشت و شكر ميگفت. گفتند: شكر چرا ميكني؟ گفت: ازبهر آنكه بر خر ننشسته بودم وگرنه من نيز امروز چهارم روز بودي كه گم شده بودمي.
* * *
نظرات (0)

Post a Comment

منو
لیست دوستان
امکانات
لینکها در صفحه جدید
تشکر


کليه حقوق محفوظ است