بيني تربيت شده شما
اقتباس از كتاب « حس بويائي »
اثر
Roy Bdichek
و چكيده اي از مقاله
Ruth And Edward Berecher
قسمت اول
هنر در بيشتر مدارس جزو برنامه درسي است و معلم اين درس چشمها را تعليم ميدهد و همچنين برنامه موسيقي نيز در برنامه دروس مدارس گنجانيده شده است كه طبق آن گوش دانش آموزان را براي شنيدن بهتر تحت تعليم قرار ميدهند . اما در هيچ مدرسه اي درسي بنام بويائي وجود ندارد . با اين وجود بيني ما چنان كامل تعليم يافته است كه هيچكدام از اعضاي حسي ديگر نميتوانند به مرتبه آن برسند . همانطور كه چشمها و گوشها ميتوانند مناظر زيبا را تشخيص بدهند و آهنگهاي دلنشين را گوش دهند بيني نيز با حس بويائي خاطره آنها را در ذهن زنده ميكند . رايحه يونجه تازه چيده شده ، سوزاندن برگها در فصل پائيز ، بوي باقلا، پهن اصطبل و بوي نيمرو، چرم نو يا بو هاي بسيار ديگر ممكن است ناگهان شما را بياد خاطره اي بيندازد كه بسيار روشن و واضح تصوير آن در ذهن شما منعكس گردد.
حس بويائي براي بيان آنچه احساس مينمايد كلمات مختصري دارد كه خاص خودش ميباشد . در يك گردش صبحگاهي در بيشه درختان چنار چنان رايحه خوشي در بيني من ايجاد كرد كه هيچگاه كلمه اي براي توصيف آن در هيچ زباني نميتوان يافت .
گوساله تازه تولد يافته ، كه بسختي و لزران روي پاهايش ميتواند بايستد، با چشمان كاملاً باز ولي نابينا زير شكم مادرش به جستجو ميپردازد، يگانه هادي او در اين جستجو بوي پستان متورم مادرش ميباشد . گاو هاي ماده و خوك ، ميش ، بز ، سگهاي ماده و ماديان همه بچه هاي خود را بوسيله بوي آنها تشخيص ميدهند و اين طرز شناسائي حتي بعد از اينكه نوزاد آنها به صدا در ميآيد ادامه دارد .
حس چشائي فقط بشما ميگويد كه ماده اي شيرين ، شور و يا تلخ است ، ولي حس بويائي مزه حقيقي غذا را براي شما آشكار ميكند . وقتي سوپ پياز ميخوريد دماغ خود را ميگيريد ، يا وقتيكه سرما خورده ايد بوي غذا را تشخيص نميدهيد بلكه در اينگونه موارد آنچه حس ميكنيد يك مايع گرم و با نمك است . بوسيله حس چشائي فقط ميتوان بين غذاي باب ميل يا آنچه را كه دوست نداريم تشخيص ميدهيم .
در چهره انسان بيني نمايان است ، ولي بيني ديگري در قسمت بالاي حفره هاي بيني وجود دارد كه داراي مكانيزم دقيق غير قابل تصوري ميباشد . در هر طرف حفره هاي بيني نقطه اي باندازه يك سكه وجود دارد كه داراي سلولهاي عصبي خاصي است. ملكولهاي بو كه بصورت گاز هستند حتي در آرام ترين آب و هوا حركت ميكنند و باين سلولها ميرسند و توليد بازتاب شيميائي مينمايند . رايحه غذا از طرف در پشتي به بيني ميرسد : اين بوها از دهان حركت كرده بگلو ميرسند و از آنجا دوباره از راه گذرگاه هوا كه به حفره هاي بيني منتهي ميگردد ميرسد . شما وقتيكه دم ميزنيد « بو » ميكنيد ، و وقتيكه بازدم ميكنيد بو را احساس مينمائيد، در غير اينصورت هر دو عمل يكي ميباشد. هر دو مربوط به ناحيه بويائي شما است كه به سطح آكنده از اعصاب سقف دو حفره بيني ميرسد .
هر ناحيه بويائي تقريباً باندازه يك تمير پست ميباشد و بطوري در انتهاي بيني قرار گرفته كه در هنگام دم عادي هوائي كه كمي بود دارد ممكن است كه بدون اينكه بدين نواحي برسند از آن كذشته و توليد احساسي ننمايند . وقتيكه شما چيزي را ميبينيد و ميخواهيد بوي آن را احساس كنيد عميقاً دم ميزنيد و باصطلاح بو ميكشيد و اين عمل باعث ميشود كه هواي محتوي بو به قسمت بالاي بيني شما هدايت شده و شما بوي آن چيز را احساس كنيد . وقتي شما چيزي را ميخوريد هيچ احتياجي به بو كشيدن نداريد . همانطور كه غذا را ميجويد بخار گرم از آن متصاعد ميشود ،عمل بلع و بازدم هم زمان آن موجب ميگردد كه اين بخارات داراي بو بطرف بيني رانده شوند.
ادامه دارد