چگونگي كار سيتم عصبي ( قسمت دوم )
هر سلول عصبي شبيه بچه قورباغه ميباشد ، يعني داراي سر بزرگ و رشته باريكي متصل به آن مانند دم ميباشد . بيشتر اين سر هاي سلولي در مغز و يا نخاع شوكي قرار گرفته اند . دم ، يا رشته هاي عصبي، ممكن است بسيار كوچك و ميكرسكبي باشند و يا داراي تا سي سانتيمتر درازا باشند . اين رشته هاي عصبي بهم پيچيده و تشكيل كابل رشته هاي عصبي را ميدهند كه اغلب باندازه شست دست ميگردد. از مغز و نخاع شوكي اين كابل عصبي به تمام قسمتهاي بدن منشعب ميشوند . چندين تقسيمات عمده سيستم عصبي وجود دارد . شاخه خود كاري كه عمليات خودكاري را چون عمل هضم غذا ، تنفس و طپش قلب را عهده دارند . اينها نيز بنوبه خود بدو قسمت ميگردند ، سيستم سمپاتيك ، كه معمولاً موجب تحريك فعاليت ميگردند و پاراسمپاتيك كه معمولاً موجب تأخير و كاهش فعاليت ميگردند . اگر بدن كاملاً بوسيله سيستم سمپاتيك كنترل ميشد ، براي مثال ، قلب از پر كاري از بين ميرفت و اگر هم كاملاً بوسيله سيستم پاراسمپاتيك كنترل ميشد باز هم قلب از كار ميافتاد . اين دو سيستم بايد در همآهنگي كامل با يكديگر باشند . زمانيكه نيروي فوري مثلاً در ناراحتي عصبي مورد نياز است سيستم سمپاتيك تحريك ميشود و موجب ميگردد كه قلب وعمل تنفس بيشتر فعال شود و نيروي لازم را تأمين كند . در هنگام خواب سيستم پاراسمپاتيك دست نوازشي روي نمام اعضاي بدن ميكشد و همه آنها را بحالت آرامش در ميآورد .
اعصاب حركتي – اعصابيكه عهده دار عمليات ارادي ، چون راه رفتن ، صحبت كردن ، جويدن ميباشند بنظر ميرسد كه روش ديگري را بكار ميبرند . وقتيكه مغز پيامي را ميفرستد كه مثلاً دستمان را بلند كنيم ، يك جريان الكتريسته بسيار خفيفي از مغز شروع و به عصب حركتي ميرسد . تكانه بقدري ضعيف است كه هرگز به دست ما نميرسيد البته اگر بهمين وضع ختم ميشد ، ولي در هر چند سانتيمتري رشته هاي عصبي يك « ايستگاه رله » وجود دارد كه جريان تضعيف شده را تقويت ميكند ، بطوريكه وقتي تكانه به مقصد خود ميرسد عيناً همان نيروئي را دارد كه از مغز ارسال شده بوده است . اين جريان در يك چشم بهم زدن انجام ميگيرد : پيامها توسط اعصاب با سرعتي بالغ بر سيصد كيلومتر در ساعت انتقال مييابند .
بعضي اوقات اشخاصي شكايت از « گر » گرفتن اعصاب خود ميكنند . در حقيقت اعصاب دخالتي در احساس اين ناراحتي ندارد . اختلالات علتش در مغز است . مغز ناراحت ممكن است كه تكانه هائي الكتريكي ارسال دارد كه منتج به ترشح بيش از حد اسيد معدي گردد كه اين امر منجر به زخم معده ميگردد. يا مكن است كه فرمان انقباض عضلات موجود در ديواره رگهاي خوني را صادر نمايد كه اين امر موجب فشار خون زياد ميگردد. در اين حالات اعصاب مانند سيم تلفن كه اخبار بد را انتقال ميدهند عيناً مانند سيستم مخابرات عمل مينمايند .
البته گاهي اعصاب از نظم خارج ميگردند . يكي از علل سكسكه تحريك اعصاب تنفسي ميباشد . زونا [1]كه يك بيماري تورمي حاد عصبي است در نتيجه صدمه يا عفونت اعصاب حسي ايجاد ميگردد .
با توجه به اطلاعات بدست آمده توسط پژوهشگران در مورد سيستم اعصاب پزشگان و جراحان اين اطلاعات را در معالجه بيماران بكار برده اند . شايد ترميم عصب دقيق ترين هنر عمل جراحي باشد . در تصادفات اتومبيل اغلب به اعصاب صدمه وارد ميشود و اگر بخواهيم دوباره دست و پا به حركت خود ادامه دهد بايد اين اعصاب صدمه ديده و قطع شده پيوند داده شوند. اعصابي كه بايد بخيه زده شوند از مو نازكترند و بايد ازمواد خيلي ظريف تر بهم اتصال داده شوند . كار بايد با ذره بين و نخهاي نازك ابريشمي و يا پنبه اي انجام گيرد و جراحان ماهر ميتوانند از عهده اين عمل ظريف برآيند .
هنگاميكه صدمه وارده بسيار شديد باشد كه رساندن دو سر عصب پاره شده ممكن نياشد چاره اي جز اتصال تكه اي كه از خود بيمار برداشته ميشود و يا از بانك اين گونه اعضاء اخذ و استفاده ميشود . اين وصله ها خود رشد نميكنند ولي بستري براي رشد دو قسمت قطع شده خواهند بود كه بعداً خود را بهم رسانيد ه بهم وصل گردند . يكي از مناظر اميدوار كننده براي اينگونه جراحي ها اين استكه عضوي كه فلج است بعد از مدتي بكار ميافتد .
پژوهشگران هنوز مواجه با يك سئوال بدون پاسخ در مورد اعصاب هستند . مثلاً آنها هنوز نميتوانند توضيح دهند كه چرا ما قلقلكمان ميآيد . همچنين براي آنها روشن نيست كه چرا عكس العمل هاي حيرت آوري كه ما با آنها متولد ميشويم بوجود ميآيد مثلاً چگونه نوزاد لبهاي خود را باز ميكند و خود را آماده تغذيه مينمايند ، يا اينكه چگونه او انگشتانش را جمع ميكند كه چيزي را بگيرد.
وقتيكه دانش ما نسبت به اعصاب باندازه كافي برسد ميتوانيم پاسخ معما هاي بسياري را بيابيم .
[1] Shingles-